سلام عمرا جان از اینکه من رو به خوندن این سرایش زیبا دعوت کردی ممنونم شعر کوتاه و زیبایی بود.. زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد... راستی رنگ مورد علاقه من بنفشه تو چی؟ http://filma.blogfa.com/
خدا اینقدر قشنگ با رنگ ها بازی نکرده است! شناختی؟ رفیق شش ماه قبل! مو به تن آدم راست می شود وقتی می بیند کسی که هرگز نمی شناسدش، اسمش را از فهرست دوستانش پاک نکرده! (البته شاید حوصله نداشتی) هر چند نازیبا، برگشتم! دوباره آشتی؟
سپیدار
سهشنبه 15 بهمنماه سال 1387 ساعت 12:25 ق.ظ
سخته خوندنش!
سلام دوست خوبم.
واقعا شعر زیبایی بود.از سبک این مدلی خیلی خوشم اومد.
با یه پست جدید در خدمتتون هستم. تشریف بیارین خوشحال میشم.
اگر نبودنت و کم بودنت به بازگشتی چنین باشکوه ختم می گردد ، راضی هستیم که سخت ما را مفتون خویش ساختی با این شعرت
ولی دوست عزیز وقتی برای هر پستت یک کامنت بیش نمی توان گذارد . دلتنگی هایمان را چگونه به تو برسانیم
سلام عمرا جان
از اینکه من رو به خوندن این سرایش زیبا دعوت کردی ممنونم
شعر کوتاه و زیبایی بود..
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد...
راستی رنگ مورد علاقه من بنفشه
تو چی؟
http://filma.blogfa.com/
سلام عمرا جان
ببخش تاخیرم را
ممنون
لذت بردم
اما گمانم اینست که باید کوتاهتر و روانتر شعر بگویی و در کشف روابط دنیای حقیقی و مجازی بیشتر بکوشی
شاد باشی
یک دست جام باده و یک دست زلف یار رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست
چرا زرد لبان؟ چرا بنفش تن؟ کبود شده یعنی؟
ما را به این گونه رنگها امید نیست.....
ما چه باشیم که مکملمان چه باشد...؟
ما به همان سه رنگ اصلی خودمان قانعیم!
ده دقیقه فکر کردم تا فهمیدم چی گفتی
عالی بود ودلنشین
به روزم
غافلی دل سیاه...
دوست عزیز من تاحالا تصور می کردم شما دخترین
شاید دلیلش این همه احساس ٍ که بعیده از مردا
شاد زی
زبانش مرا خاموش کرد
تو پروفایلت دیدم (:
عمرای عزیز .. من نیستم .. تو بیشتر از من ...
چه خوش بودنت ...
سلام
گل
مرسی عزیزم یادم بودی / سپاس
در مورد این شعر والله من نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم !
همیشه دل کودک باشی. . .
اگه آپ کرده بودی که خوشحالتر میشدم! مرسی که می خونیمون
خدا اینقدر قشنگ با رنگ ها بازی نکرده است!
شناختی؟ رفیق شش ماه قبل! مو به تن آدم راست می شود وقتی می بیند کسی که هرگز نمی شناسدش، اسمش را از فهرست دوستانش پاک نکرده! (البته شاید حوصله نداشتی)
هر چند نازیبا، برگشتم! دوباره آشتی؟
رد می شدم ٬ گفتم دور از ادبه سلام ندم !
سلام با طعم گیلاس . . .
سلام خوشحالم از آشناییتون.
دوباره خواندمو لذت بردم
دست مریزاد
چشمانت را میبندی . غافل از اینکه اندوه از پشت مژه های به هم افتاده پیدا تر است...
منم آپم
راستی چرا لب زرد؟؟!
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک منه خراب شبگرد مبتلا کن
دلم تنگ است
آره واقعا
ابتدا عرض کنم که یه پست بزنید در مورد مفهوم رنگها .زیاد از رنگ تو پستات استفاده میکنی و ما هم بی سوات!
تو هم مثل من هنوز یاد نگرفتی که سیاه را به داخل رنگها راه نمیدهند...
هیچ وقت!
من می خواهم تلاش کنم! شاید فرجی باشد راهش بدهند کمک می کنی؟
زیبا بود شاعر
من بیش از ۲۰بار امدم اما باز نکرد ادرسشو عوض کن لطفن
کجائی عزیزم ؟
کم پیدا شد ی . اتفاقی که نیفتاده خدای ناکرده ؟ هان ؟
مکمل دل سیاه و سرخ سرد زبان ؛ لبخندی ست و دست گرمی ..
کجایی دوست کم پیدایی؟؟
اینجوری که هر دو بیمارید...
تن بنفش سیانوز و لب زرد دیارا
سلام