بوی باران
اما خاک .... کهنه ٬ خشک ٬ عطش
بوی باران
اما ....
ز نسیان آمده ام؟
یا به نسیانم می برد بوی باران؟
هراسی است بی هوده
وصدایی از فراسوی زمان
پرسشی گفتگویی شاید
با من نیست آن که می گوید : نامم چیست
غرش دردیست آشکارا با او
که هم نامش ننامند ٬ با هیچ یک
که درد نامش ٬ ننگ غبیله ایست قبله گم کرده
که نامش یعنی درد
دردش را معنا نتوان جست
معنایش را تنها نتوان جست
الا
به ناله کودکان
مادران
خواهران
برادران
......
اما خاک
کهنه..... خشک تشنه.
سلام دوست عزیز . از وبلاگ خیلی خیلی خوبتون تشکر می کنم.از وبلاگتون خیلی خوشم اومد. من هم برای اینکه سهم کوچکی در قدرتمند کردن و زیباتر شدن وبلاگ شما داشته باشم به شما توصیه می کنم سرچ باکس این موتور جستجوگر قدرتمند را که قادر به جستجو به همه زبانها است به سایت خود اضافه کنید.نمونه و کد این سرچ باکس را می توانید در سایت اصلی موتور جستجوگر ببینید.
www.glseek.com/box.html
درود عزیز!
والله من بارها اومدم بلاگت برا دادن ادرس جدید م ولی نمیدونم چرا هر پستی که ی بار کامنت بذارم برا بار دوم نمیشه گذاشت ؟!!!
همیشه گفتم و بازم می گم شعرها ی تو نیاز به درک عمیق داره و چند باره خوندن ! وفقط می تونم بگم حرف نداشت !
واما من نیاز به ی دوست مث تو تا کمکم کنه
( بخون نقد کنه و برطرف کردن اشتباهاتم ) !
این ادرس جدیدمه / خوشحال می شم بیای . . .
زحمت تغییر لینک هم !
سلام دوست عزیز
عالی بود
هیچگاه درد را معنا نتوان جست!
و ما این روز ها معنا کردیم درد را از غم ٍ آن خاک
خاک کهنه ... خشک ، تشنه.
هیچگاه درد را معنا نتوان جست!
و ما این روز ها معنا کردیم درد را از غم ٍ آن خاک
خاک کهنه ... خشک ، تشنه.
شاعر میگوید : درد را از هر طرف بخوانی درد است ...
من اما میگویم درد های مشرقی را از هر طرف بخوانی فرق دارد !
درد کودکانش / مادرانش / ...
پست بالایی که شاعرش علیرضا قزوه بود ! همه را بیدار میکند عزیز جان ... هر خفته ای را ...
و نیز گزارش نجف زاده عجیب تحت تاثیر قرار میداد هر آدمی را ... !
لطف داری شما .
عطش
باران عطش ..
مثل همیشه از خوب هم خوب تر دوست من
نظر دادن در مورد شعر کار سختیه یعنی کار من نیست! اما خوب بود
این کامنت دونیت هم خیلی بدجنسه یه بار بیشتر نمی ذاره کامنت بذاریم! اخه اینم شد کامنت دونی؟!
ممنون که خبرم کردی
یاد غزه افتادم
به روزم
سلام دوست عزیز.
هم وبت جالبه و هم مطالبی که می نویسی.
سلام عمرا جان... عمرا تو از یادم بری....
زیبا شده ای عمرا جان
جون خدم دروغ گفتم اگه بگم فهمیدم چی میگی!
اما با نفهمیدنش حال کردیم!
سلام
تحت تاثیر شدم
عمرا .. تلخی یا شیرین ؟؟
سپاس رفیق جان از حضورت ... قصد نوشتن نداری شما ؟!
روی درد تمرکز می کنم ...
بوی باران بوی سبزه بوی خاک
ــــــــ ملولی ...
اما خاک
کهنه..... خشک تشنه
عالی بود
این روزا بیشتر به نظرم خاک غریبه...
سلام
مرسی بابت سر زدن هاتون و با عرض معذرت از دیر اومدنم
سلام ... هم قبیله ...
رفیقتر
ممنون که اومدی
چرا اسکیس ؟؟!!
فقط یه دانشجو هنری مثه من میتونه به خاطر اسم وبت جذبش شه !
دلیل احمقان ای بود نه؟!
چه تلخ بود خوانش دوباره ات ... شیرین شو دوست من ... منتظرم به هوایی تازه از این خاک
اسمت جذبم کرد.اخه....
دیر به دیر می آپی چرا؟
تشنه ام
اما خاک
کهنه..... خشک تشنه.
بیدار در دلش نهفته تن هزاران یار...
معنای درد رو فقط می شه با تجربه فهمید و شما زیبا معنی کردین..
زیباست این عبارت <درد نامش ٬ ننگ قبیله ایست قبله گم کرده>